مصاحبه با آرام رضایی
مصاحبه با آرام رضایی
خالق رمان های:
باورم کن
لالایی بیداری
فقط من فقط تو
ته دیگمو پس بده
هیچکی مثل تو نبود
پشت یه دیوار سنگی
یک اس ام اس
۱-میشه یه بیوگرافی از خودتون بفرمایید؟!
پاسخ: آرام رضایی ۲۹ ساله کارشناس ارشد کشاورزی.
۲-مجرد هستید یا متاهل؟!
پاسخ: مجرد
۳-آیا شغل دیگری هم به غیر نویسندکی دارید؟!
پاسخ:بله،کارمند دانشگاه
۴-آیا درسته داستان های شما بر اساس واقعیت هستش؟!
پاسخ: بله عزیزم داستانای من برگرفته از واقعیت با یه برداشت ازاده..میشه گفت نیمه واقعی و تخیل
۵-از نظر شما براینوشتن یه رمان خوب چه نکته هایی رو باید در نظر گرفت؟!
پاسخ: اول باید بدونید چیو می خواید بستزید یعنی چی می خواید به خواننده برسونید…اینکه قراره خواننده از نوشته چه برداشتی داشته باشه خیلی مهمه
۶-آیا نوشتن ژانر طنز براتون مشکله؟!
پاسخ: طنز نوشتن کار سختی نیست چون طنزاس من کلامی نیست….طنز موقعیته شاید در حالت عادی خیلی از ما تو اون شرایط قرار بگیریم و دقیقا همین چیزها به ذهنمون برسه…اینکه جرات داشته باشی موقعیتت و فکرتو بنویسی مهمه.
۷- به شخصیت کدوم رمانتون رو بیشتر علاقه دارید؟!
پاسخ:من همه ی شخصیتهامو دوست دارم.
۸-آیا شخصیت های رمانتون به خلقیات خودتون هم شباهت دارن؟!
پاسخ: دقت کرده باشید هر کدوم از شخصیتهای من یه سنی دارن…یه جورایی شخصیتهام خود منن که کم کم رشد کردن و بزرگ شدن.
۹-چرا از بین تمام رمان هاتون فقط توی رمان «لالایی بیداری» اسم شخصیت اصلی رو اسم خودتون انتخاب کردید؟!
پاسخ: لالایی خاص بود .یه جورایی شاید می خواستم یه چیزایی و به خاطر داشته باشم…لالایی یاداوری یه سری از حس هایی بود که شاید خیلیهامون فراموش کردیم نه تنها شخصیت دختر و پسر بلکه اون صمیمیت همسایه ها و اون همدایهاشون…یاداور یه حرفهایی بود که شاید روزانه خیلیهامون بی توجه به زبون میاریم بی توجه به اینکه بدونیم رو بقیه چه تاثیری میزاره و یاداور اینکه مرگ رویا و ارزوی ادمها چه جوری میتونه تغییرشون بده
۱۰-چرا رمان هاتونو چاپ نمیکنید؟!
پاسخ: رمانای قبلی و که نمیشه چون من اصلا از سانسور خوشم نمیاد….یه لالیی میمونه که میخواستم چاپش کنم ولی ماشا… انقدر سایتا و گروه ها به حرف نویسنده ها اهمیت میدن که با وجود اینکه گفتم نمیخوام جایی داستانم باشه و حتی از ۹۸ایا هم پاکش کردم بازم تو خیلی از کانالها کتابمو دیدم اونم چه کانالهایی
۱۱-وقتی مینویسید چه احساسی دارید؟!
پاسخ: نوشتن یه حسی می خواد یه حس تهی بودن یا برعکس لبریز بودن…باید بخوای یه چیزی کم داشته باشی یه حرفیداشته باشی یا از یه چیزی لبریز باشی که بهوای اونو با بقیه شریک کنی.
۱۲-علت اینکه دوساله از دنیای رمان نویسی فاصله گرفتید چی بوده؟!
پاسخ: تو این د سال انقدر درگیر بودم که وقتی برای فکر کردن به این چیزها نداشتم بارها صفحه رو باز کردم و به موضوع فکر کردم امانشد که حرفها بیاد رو صفحه ی سفید.
۱۳-از چه سنی شروع به نوشتن کردید؟!
پاسخ: ۲۱ سالگی از سن انید همون موقع که کلی شور و هیجان برای رشته ام داشتم البته من کتاب اولم و انید میدونم وگرنه بخوام حساب کنم یک اس ام اس و از ۱۹ یا ۲۰ سالگی شروع کردم و ۲ سال بعد تمومشکردم اونم چون قول داده بودم وگرنه انقدر بهم فشار وارد می کرد که میخواستم بیخیالش بشم.
۱۴-به نظرتون چه وقت یک داستان عالی میشه نوشت!؟
پاسخ: قبلا هم بهتون گفتم نوشتن و داستان وقتی قشنگه که از دلت بیاد و تمام و کمال برسه به خواننده تا کامل حسش کنه داستانی که بخواد اینجا تو محیط مجازی هم سر و تهش کم بشه دیگه فایده نداره…بعدم انقدر نویسنده های جوون زیاد شدن همه کم سن و سال خیلی از داستانا رو میخونم حس میکنم قبلن خوندم میبینم اه کپی یه داستان پر طرفداره.
۱۵- از نویسنده های مجازی کار کدوم نویسنده رو میپسندید؟!
پاسخ: از بچه هایی که تو سایتا مینویسن من کتابهای نیلا رو حیلی دوست داشتم چون کلی میخندیدم…کتابای هما رو هم دوست داشتم چون بزرگونه مینوشت ادم خوشش میو…ولی انصافا داستانهایی که مینویسه روش فکر و تحقیق میکنه….من کتابای قرشته جون و همه رو نخوندم ولی تا جایی که به صورت موازی مینوشتن نیلا همیشه داستانهاش تو یه بازه زمانی کوتاه اتفاق میوفتاد در حالی که فرشته جان اکثرا پلیسی و عاشقانه ی زیاد و طولانی مدت مینویسن.
۱۶-نظرتون در مورد اینکه بعضی ها از موضوع داستان هاتون کپی میکنن و مینویسن چیه؟!
پاسخ: خوبه ولی یه سری داستان من و نخوندن و اول اون داستان و میخوننن بعد میومدن به من میگفتن داستانت کپیه و اصلا به تاریخ کتابها دقت نمی کردن.
۱۷-نظرتون در مورد رمان های آقای مودب پور چیه؟!
پاسخ: اولین کتابهای طنزی که خوندم مال ایشون بود و واقعا ازشون مننونم شاید داستانها قابل پیش بینی با یه سری شخصیتهای ثابت بودن ولی طنز و نکته های اجتماعیش حرب نداشت…واقعا از ایشون ممنونم که تو اون سالها تو تنهایی لحظات شیرینی و برام افریدن جوری که مامانم فکر میکرد خل شدم.
۱۸-توصیه ای برای نویسندگان تازه کار ندارین؟!
پاسخ: نصیحت که والا من خودم نیاز دارم یکی نصیحتم کنه و یکم تحت فشارم بزاره تا لحظه لحطه های داستانی که تو دهنمه رو رو کاعد بیارم اما یه چیزی…اگه واقعا رویای نوشتن دارید جای دوری نرید دنبال بالا بالاهانرید دوربر ماها همه مابه دار و خیلی عالی نیستن با ماشین و کار انچنانی…هستن ادمهای ساده با زندگی معمولی اما عاشقانه های زیبا.
۱۹-تا حالا شده فک کنید نوشتتون خوب نیست؟
پاسخ: اره عزیزم بارها شده نوشتم بعد گفتم خوب نیست بده ۱۰ بار کم و زیادش کردم اخرم دادم یکی دوتا از دوستام خوندن وقتی مطمئن شدم اکن چیزی که من منسورمه رو میگیرم از نوشته راضی شدم.
۲۰-آیا به رمان نوشتن در فضای مجازی ادامه میدید یا قصد چاپ کارهاتون رو دارید؟!
پاسخ: والا من خودم که خیلی دوست دارم کتابام چاپ بشه چون خیلی ها نوشته های مجازی رو به رسمیت نمیشمارن حقم دارن من دیدم داستانهای یه سری ادم معروف داره بدون اسم خودشون رو سایتا گذاشته میشه….اما خوب یه سری از ایده ها هم هستن که فقط میشه به صورتمجازی نوشت اگه میخوای کل واقعیت و همون جوری که هست بنویسی..
۲۱- به نظر شما چیکار باید کرد که اسمشو تو نوشتن هرزه نگاری نزارن؟
پاسخ: والا دقیق نمیدونم من خودم صحنه های مهم و با جزئیات مینویسم اما وقتی می خوام یه مثلا طبیعتی و توصیف کنم خیلی شاعرانش نمیکنم چون خودم به شخصه اون قسمتهای کتاب و که داره در مورد گل و بلبل حرف میزنه رو نمیخونم میرم قسمتهای مهم.
۲۲-آیا سوژه های رمان هاتون رو از کتابی دیگ الهام گرفتین یا برای پیدا کردن ایده مستقل بودین؟!
پاسخ: نه چون معمولا من شخصیتهامو از آدمهای دورو برو بیشتر نزدیکانم میگیرم فکر نمیکنم کس دیگه ای بیاد از نزدیکای من الگو بگیره.
۲۳-بهترین کتاب خارجی که خوندید چیه؟
پاسخ: بگم هری پاتر بده؟؟؟؟ خوب کتاب تخیلی دوست دارن خیلی چیزا یادم داد.
۲۴-بنظرتون نویسندگی سن خاصی داره؟
آیا همه میتونن بنویسن؟
پاسخ: همه مینونن سن خاصی هم نداره بانوی ۶۰ ساله هم تو دلش همون دختر بچه ی ۱۴ ساله است با همون احساسات شیرین.
۲۵- آیا شده تا حالا مثلا کتاب بعدی رو مینویسید یه دفعه ویژگی های شخصیت کتاب قبلی یا وقایع قبلی رو بیارید؟!
پاسخ:والا من این کارو نکردم ولی چند تا از دوستان لطف داشتن تو کتاباشون شهصیتهای داستانهامو اوردن مثلا مهرناز عزیز تو یکی از کتاباش انید و شروین و اوردن و شیوای عزیز یا همون ستاره چشمک زن تو همکارم میشی شخصیتهای ته دیگ و آوردن.
۲۶-نظرتون در مورد رمان های مستهجن چیه؟!
پاسخ: عزیزم در مورد کتابها و صحنه های +۱۸ به نظرم قشنگی و پاکی عشق و از بین میبره.من داستانهام خیلی بسته نیست محبت و میشه حس کرد اما محبت صادقانه و دوستی عمیق و میشه با یه بوسه یه بغل حمایتگر نشون داد دیگه نیازی یه کارهای خاک بر سری نیست ادم و وحشت زده میکنه وسط کتاب
ممنون از وقتی که دراختیارمون گذاشتید…قلمتون همیشه سبز
پاسخ:ممنونم از همه ی عزیزان که ۲ ساعت من و تحمل کردن…در پناه حق.
بهمن 1396
هیچ دیدگاهی درج نشده - اولین نفر باشید