مصاحبه با منا معیری
مصاحبه با منا معیری
خالق رمان های:
زنانه یا مادرانه
خانه ی من
طلوع از مغرب
بن بست(کار مشترک با الن پاکپور )
زندگی خصوصی
تابستان(در دست چاپ)
نارون های سرخ(در حال تایپ)
۱-لطف میکنید یه بیوگرافی از خودتون بفرمایید؟
پاسخ:منامعیری هستم.اهل مازندران.متولد سال 1361.متاهل هستم و یه پسر یازده ساله دارم.
۲-نویسندگی رو از چه سنی شروع کردین؟!
پاسخ:نوشتن به صورتی که خواننده داشته باشم رو از سی سالگی و از سایت نودوهشتیا شزوع کردم .
۳-یعنی قبل از این هم رمان مینوشتید؟!
پاسخ:بله.منتها برای خودم و دوستانم.از دوره ی مدرسه
۴-کسی هم مشوقتون بوده در این زمینه؟!
پاسخ:هیچ کسی مخالفتی نداشت و همین باعث میشد هرجایی که میرم یه دفتر و خودکار همراهم باشه و ازش استفاده میکردم…و البته مادرم تشویقم میکرد.
۵-ایده ی رمان هاتون چطوری به ذهنتون میرسه؟!
پاسخ:از اتفافات ساده ی زندگی .از هر چیزی که باعث بشه بخوام فکر کنم .می تونه حتی یک کلمه باشه که شاخ و برگ پیدا میکنه.
۶-شخصیت های داستانتون چطور؟! الگوی خاصی دارین براش؟
پاسخ:دوست ندارم خوب مطلق یا بد مطلق باشن.بیشتر سعی میکنم مثل همه ی ادم های دیگه با صعف و قوت هاشون تو داستان پیش برن.
۷-تا حالا شده از شخصیت خودتون هم توی رمان هاتون استفاده کنید؟!
پاسخ:از تفکرم بله شده برای شخصیت هام استفاده کنم.از مادرانه هام برای شخصیت های کودک توی داستان.
۸-کدوم شخصیت رمانتونو بیشتر دوست دارید و چرا؟!
پاسخ:همشون و دوست دارم.چون دونه به دونه ساختمشون و بهشون حس دادم.به هر کدوم به شکل جداگانه ای علاقمندم.
۹-اگه بخواین خودتون داستان بخونید کدوم کتاب رو معرفی میکنید؟!
پاسخ:کتاب خوندن سلیقه ایه.بستگی به سلیقه ی خواننده داره.رمان ایرانی یا کار ترجمه.عاشقانه یا اجتماعی.اما در کل ادم از خوندن هیچ وقت ضرر نمیکنه.
۱۰-اگه بخواهید نویسنده معرفی کنید چی؟!
پاسخ:اونم سلیقه ایه.اگر سلیقه ی منو می پرسید,کارهای خانم فریبا وفی رو دوست دارم.
۱۱-میشه توضیحاتی درباره ی شروع یک رمان بدین؟!
پاسخ: شروع همون موصوع داستان میشه به نظرم.اینکه چطوری استارت بخوره و چطوری پیش بره.اگر نویسنده ها موصوعاتی رو شروع کنن که روش تسلط داشته باشن مطمینا کار بی عیب و نقص تری میشه.
۱۲-ایده رمان «زندگی خصوصی» چطور به ذهنتون رسید؟!
پاسخ: دلم خواست داستان یه پدر و پسرهاش و بنویسم و مشکلاتی که تو زندگی خصوصی اون پیش میاد و در کنارش زندگی دختری که تمام تلاشش رو میکنه و با همه ی زرنگی هاش پیش میره
۱۳-اگه فرصتی پیش بیاد که یکی از رمان هاتونو بخواین ویرایش کلی انجام بدین کدومو اول انجام میدین؟!
پاسخ:خانه ی من…چون داستان خیلی خوبی بود و در حقش کم کاری شد.
۱۴-چند تا رمان در دست چاپ دارید؟
پاسخ:فعلا تابستان و یک مجموعه شعر
۱۵-اسم رمان هاتونو بر چه اساسی انتخاب میکنید؟!
پاسخ:دوست دارم حس خوبی داشته باشه.برای. خودم و خواننده تا بهش حس نزدیکی داشته باشیم..و البته معنا داشته باشه و به موصوع داستان حتما مرتبط باشه.
۱۶-اگر قرار باشه بازم با یه نویسنده کار مشترک داشته باشین دوست دارین کی باشه؟!
پاسخ:با کسی که از نظر قلم و فکر و موصوع نزدیک باشم.قرار بود داستانی به نام تهران رو با اقای سلطانی بنویسم که به دلیلی به تعویق افتاد و امیدوارم این شانس و دوباره داشته باشم تا بنویسم.
۱۷-ایده ی رمان «بن بست» از شما بوده یا خانم پاکپور؟!
پاسخ:مشترک بود و هر دو روش هم نظر بودیم
۱۸-جالبترین نقدی که چه مثبت یا منفی از رمان هاتون داشتین چی بوده؟!
پاسخ:خیلی یادم نیست.زنانه نقد مثبت و منفی زیادی داشت .اما خانه تماما نقدهای مثبت داشت با اینکه کار پرخواننده ای نبود بخاطر موصوع خاص و نگارشش.
۱۹-از نویسنده های مجازی هم رمانی روخوندید تا حالا؟!
پاسخ:بله.خیلی خوندمخانم زهیری,نجف زاده,الن,ژیلا,کارهای ترجمه و خیلی عزیزان دیگه که الآن حضور ذهن ندارم …
۲۰-در مورد رمان «تابستان» توضیخانی بفرمایید؟!
پاسخ:در مورد یه دختر دانشجوی اخراجیه که به کار تایپ و ترجمه و نوشتن پایان نامه مشعول هست و ازقضا توجه استاد دانشگاهی رو بابت همین کار جلب میکنه و داستان با اشنایی این دو نفر و پیشنهادی که ازطرف استاد مازیار ساعدی مطرح میشه پیش میره.
۲۱-نظرتون راجع به عکس گذاشتن برای شخصیتهای رمان چیه؟!
پاسخ:خیلی نمی پسندم.شاید سلیقه ای باشه اما مثل این می مونه که به خواننده ادرس میدی.ترجیح خودم اینه که چهره مطرح نباشه بلکه شخصیت اون کاراکتر به چشم خواننده بیاد.
۲۲-دوست دارید بعد از نارون های سرخ روی چه موضوع و ژانری کار کنید؟!
پاسخ:خیلی موصوعات تو ذهنم. هست.ای کاش. فرصت داشتم و همه رو می نوشتم.
۲۳-آیا رمان «طلوع از مغرب» برگرفته از واقعیته؟!
پاسخ:نه خیلی.فقط ازدواج تو اون سن پایین رو از خاطرات یه نفر ایده گرفتم
۲۴-به نظرتون فضای محازی تاثیری روی نویسندگی و جذب مخاطب داشته؟ موافق این تغییرات هستین؟!
پاسخ:مطمینا تاثیر داره.چون نویسنده و خواننده ارتباط تزدیک تری دارن.
۲۵-نظرتون راجب مستهجن نویسی چیه؟
پاسخ:جالب نیست
۲۶-موسیقی مورد علاقتون چیه؟! چه سبکی دوست دارین؟!
پاسخ:هر اهنگی که باهاش ارتباط برقرار کنم رو گوش میدم.
۲۷-چه غذایی دوست دارید؟چه سریالی و چه فیلمی؟
پاسخ:همه عذاها خوبن.شیرینی جات و خیلی دوست دارم.
سریال خارجی می بینم.یه دوره ای هم سریال کره ای میدیدم.
۲۸-خواننده ی مورد علاقتون کیه؟!
پاسخ:دونه به دونشون
۲۹-بازیگر مورد علاقتون کیه؟!
پاسخ:جورج کلونی_تام کروز_براد پیت و و وخیلیای دیگه
۳۰-چه چیزی اولین جرقه رو برای نوشتن میزنه براتون؟!
پاسخ:یه حس ,یه فکر,یه اسم که منو وادار به داستان پردازی کنه.
۳۱-بنظر شما نقطه ی اوج یک نویسنده کجاست؟
پاسخ:وقتی ازنوشتن و درست نوشتنش اطمینان پیدا کنه و احساس رصایت داشته باشه.
۳۲-آیا شما به این نقطه رسیدین؟یا شخصی از اصحاب قلم مدنظرتون هست برای مثال؟
پاسخ:یه مقدار سلیقه ایه.ممکنه یه نویسنده خیلی ازخودش راصی باشه ولی خواننده حسش نکنه.چون ارتباط کافی شکل نگرفته.
بله خیلی ها به این درجه رسیدن.نویسندگانی که داستان هاشون جزو مشاهیر ادبیات شده و هر کدوم ازما در هر رده ی سنی ازخوندشون لذت بردیم.
۳۳-بنظرتون چرا این مدل رمان نوشتن باب شده که شخصیتای داستان ها خیلی پولدار و خوشکلن و همچی تموم؟بنظرتون تاثیر اینجور داستانا روی مخاطبین(بخصوص نوجوون ها و جوون تر ها) چی میتونه باشه؟
پاسخ:بخاطر جذابیت .چرا سناریوی فیلم های ما اینطوریه؟همشون بخاطر جذب مخاطب هست.
۳۴-کار کدوم یک از نویسنده های معاصر و قدیمی رو میپسندین؟
پاسخ:خانم وفی,عباس معروفی,رمان های خارجی
۳۵-اگر به شما بگن تنها یک روز فرصت زندگی دارید چه کاری رو در اولویت انجام دادن ، قرار میدین؟
پاسخ:با خانوادم بیشتر وقت می گذرونم
۳۶-توصیه اتون به نویسنده های تازه کار چیه؟
پاسخ:به ادم ها و زندگی هاشون با دقت نگاه کنن…به ادم ها گوش بدن.همیشه بهترین سوژه ها دم دست ترین هستن
این مصاحبه در تاریخ 27/6/1396 انجام شده است.
هیچ دیدگاهی درج نشده - اولین نفر باشید